قلبم، دردناک است
چشمم، خواب آلود
لبانم، تنها
و احساسم ... که رنج میکشد.
زمان آب میشود در روشنی چشمانش
و کسی درون من اشک میریزد.
و مترسک وجودم ... به او لبخند میزند و به تمام آدمیان ...
تا کسی درنیابد که کسی درون من اشک میریزد وقتی ...
در روشنی چشمانش زمان آب میشود.