سلام... اصولا اهل تحلیل و نقد قاعده مند نیستم که نظری بدم...سنگ محک من برای تشخیص ضعف و قوت نوشته ها ارتباطیه که باهاشون برقرار میکنم...سادگی و صراحت رو بر پیچیدگی و تکلف ترجیح میدم...نه تنها در نوشتن که بلکه در بسیاری از مسایل زندگی... باید بگم از این سجده های بی نشان خیلی لذت بردم... خودمونیش میشه حالشو بردم...
تمام عبادات ما عادت است به بی عادتی کاش عادت کنیم و به قول خواجه شیراز آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست... سلام بزرگوار از خواندن نوشته‌ات لذت بردم کم کم داری برای خودت سبک و سیاق خاصی برای نوشتن پیدا می‌کنی امیدوارم که همیشه شاد باشی و آرام
شعرهای مقبولی را در این وبلا گ خواندم و باید بگویم به خصوص شعرهای کوتاه طرح مانندی را که به نظرم کشف های ناب شاعرانه ای در آنها به چشم می خورد به خصوص همین شعر " دیگران" که بسیار موجز؛ روان و سیال و صمیمی است. اما به نظر من بعضی وقتهاست که انگار شعر کامل نمی شود. مثل این است که آدم یک دم می کشد اما بازدم نه. یک نفس می کشد و نفس دوم قطع می شود....
شاد زی
سلام ... واقعا ممنون که سر زدید و از نظرتون من رو آگاه کردید... شوکه ام... فکر نمیکردم به خانه من هم بیاید ... ممنون.
ر و ز ب ه
دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:24 ق.ظ
در فلسفه فروید شهوت و مستی جایگاه خاصی داره همون طور که بر این باور هست که وقتی انسان مست هست ضمیر ناخودآگاه که پسین ها ضمیر خودآگاه نامیده شد! اون جلوه می کنه و خودش رو نشون میده..
افسار گسیخته!
منم آدم تنوع طلبی هستم! در عین حال هم با نفس بت پرستی مخالفم! پس وقتی آ برابر بی هست و بی هم برابر سی هست.. نتیجه می گیریم آ هم برابر سی هست!
پس من نفس آزادی روان و فکرم رو حال به هر قیمتی که در دست باشد می خرم و آز ان بهره می برم اما فروشی نیست!
+ بانو امیدوارم خنگی و کودنی من در شما اثری نکند! شب عالی خوش..
شعر از تکرار شروع میشه و به رهایی ختم میشه ضرب آهنگ آشنایی داره مخصوصا برای من!! با خودم فکر میکنم اگر از آدمیت رها بشویم به کجا میرسیم؟ چیزی هم باقی میمونه؟ و ندایی میگه: در روح آزادم
سلام
خیلی زیبا بود
آخرش عالی تراز اولض.....رهااز آدمی....
تبریک منو بپذیر
زیبا بود
زیبا و عریان
سلام...
اصولا اهل تحلیل و نقد قاعده مند نیستم که نظری بدم...سنگ محک من برای تشخیص ضعف و قوت نوشته ها ارتباطیه که باهاشون برقرار میکنم...سادگی و صراحت رو بر پیچیدگی و تکلف ترجیح میدم...نه تنها در نوشتن که بلکه در بسیاری از مسایل زندگی...
باید بگم از این سجده های بی نشان خیلی لذت بردم...
خودمونیش میشه حالشو بردم...
جهان را ما آنچنان که واقعا هست نمی بینیم. جهان را ما آنچنان که واقعا هستیم می بینیم.
تمام عبادات ما عادت است
به بی عادتی کاش عادت کنیم
و به قول خواجه شیراز
آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست...
سلام بزرگوار
از خواندن نوشته‌ات لذت بردم کم کم داری برای خودت سبک و سیاق خاصی برای نوشتن پیدا می‌کنی امیدوارم که همیشه شاد باشی و آرام
س.ک.س.ی بودا ...
کاش می شد رها بود از انسان ...............
از عشق از عشق.................
انتظار لغت خطرناکی هستش. به کارش نبر. این قدر خطرناک که آدم ها رو می لرزونه، و ملت ها رو قرن ها به نابودی می بره.
قافیه "هستم" ات هم قشنگ بود. از باور های تکراری هم زود خسته می شم.
نماز شب... ترجیح می دم راجع بهش حرف نزنم.
دیگه انتظار سر زدن و نظر گذاشتن نداشته باش ...
( بی جنبه )
باید به عمق نظر فکر کنی ، به جای اینکه اون نظر رو با افکار و تصورات زشتت بسنجی .
مستی و راستی.......ممم ارررررررره اینو هستم
سلام دوست نادیده
من هم سپاسگزارم به خاطر پیامتان
شعرهای مقبولی را در این وبلا گ خواندم و باید بگویم به خصوص شعرهای کوتاه طرح مانندی را که به نظرم کشف های ناب شاعرانه ای در آنها به چشم می خورد به خصوص همین شعر " دیگران" که بسیار موجز؛ روان و سیال و صمیمی است. اما به نظر من بعضی وقتهاست که انگار شعر کامل نمی شود. مثل این است که آدم یک دم می کشد اما بازدم نه. یک نفس می کشد و نفس دوم قطع می شود....
شاد زی
سلام ... واقعا ممنون که سر زدید و از نظرتون من رو آگاه کردید... شوکه ام... فکر نمیکردم به خانه من هم بیاید ... ممنون.
در فلسفه فروید شهوت و مستی جایگاه خاصی داره همون طور که بر این باور هست که وقتی انسان مست هست ضمیر ناخودآگاه که پسین ها ضمیر خودآگاه نامیده شد! اون جلوه می کنه و خودش رو نشون میده..
افسار گسیخته!
منم آدم تنوع طلبی هستم! در عین حال هم با نفس بت پرستی مخالفم! پس وقتی آ برابر بی هست و بی هم برابر سی هست.. نتیجه می گیریم آ هم برابر سی هست!
پس من نفس آزادی روان و فکرم رو حال به هر قیمتی که در دست باشد می خرم و آز ان بهره می برم اما فروشی نیست!
+ بانو امیدوارم خنگی و کودنی من در شما اثری نکند!
شب عالی خوش..
مست باش که مستی را رواست در میکده ما !!
نیستی باز
ممنون که به من لطف داشتی و نوشته هام را خوندی
سلام!!!!!
شعر از تکرار شروع میشه و به رهایی ختم میشه
ضرب آهنگ آشنایی داره مخصوصا برای من!!
با خودم فکر میکنم اگر از آدمیت رها بشویم به کجا میرسیم؟
چیزی هم باقی میمونه؟
و ندایی میگه:
در روح آزادم
هنوز تصمیم نگرفتی به روز کنی ؟
آدمی یعنی شهوت . آدمی یعنی عریان بودن آدمی یعنی زلال بودن مثل آب . آدمی یعنی رها بودن از قیدو بندهای خصوصی
آدمی یعنی یک قدم مانده تا آزار دیگری ...
تعریف تو از آدمی عالی بود ... ممنون.