ای ‌مرد

سلام ... بیش از یکسال هست که توی این وب چیزی ننوشتم. 

امروز ولی دلم تنگ شد ... برای خودم ... برای دوستانم ... برای نوشته هایی که از گروه میخوندم ... و از همه بیشتر برای خائن -سینا-.  

 پس دوباره آغاز. 

 

( این منم ... نه آنچه تو میخواهی ... نه آنچه دیگران نیازمندند. 

این تنها منم ... سیما ) 

  

با من گام بردار، ای ‌مرد

بگو چگونه دیوارهایم را فرو ریختی؟

داستانت را بازگو کن ...

                               می‌خواهم لغت‌هایت را بنوشم.