روشنی چشمانش

زمان آب میشود در روشنی چشمانش  

و کسی درون من اشک میریزد. 

و مترسک وجودم ... به او لبخند میزند و به تمام آدمیان ... 

 

تا کسی درنیابد که کسی درون من اشک میریزد وقتی ... 

                                                                  در روشنی چشمانش زمان آب میشود.

نظرات 15 + ارسال نظر
نگین شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:43 ب.ظ http://gozar64.persianblog.ir

یک "خالی"بزرگ داری سیما جان
یه جور خوبی پرش کن .نه اینجوری

سینا شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:56 ب.ظ http://khaaen.persianblog.ir

هیچکس در نمی‌یابد
دورشان پیله‌ایست

مرتضی دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ http://i-morteza.persianblog.ir

دل من خوش به دریای چشمان تو بود
چرا طوفانی
چرا پرخشم
چرا خروشان
آیا آرامش را به من هدیه خواهی داد؟

تلنگر چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:12 ب.ظ

اعتراف میکنم که

این پست را نمی فهمم

تنها همین .
نگاهش میکنم و زمان ... در روشنایی چشمانش آب میشود.

سینا پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:36 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

کاش درونت قدری خندیده باشد اینروزها

seyed پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:11 ب.ظ http://asiiiir.blogfa.com

با سلام
ممنون از اینکه به من سرزدی
خوشحال میشم بیشتر بیای
مشاعره داشته باشیم

یگانه پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:20 ب.ظ http://www.sokutgah.blogfa.com

سلااااااااااااااااام
زیبا بود...........
و چه آغاز زیبایی داشت..........
ولی کاش واژه ی ؛ مترسک ؛ رو تو این شعر نمی آوردی...به فضای شعرت نمی خوره....
ممنون که خبرم کردی.....باز هم بیا دوست من

ghoghnoos شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:45 ب.ظ http://ghooghnos0.blogfa.com/

نمی دونم چی بگم یه حس عجیبی داره این نوشتت ولی با این همه از خوندن دلنوشته هات لذت می برم

بلقیس ثانی شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:07 ب.ظ

زیبا بود...
حس اش کردم

تلنگر یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:26 ب.ظ

گاهی وقتا خیلی خنگ میشم

شاید الان -- گاهی وقتا -- باشه . شاید هم کلام تو سنگینه و از فهم من بالاتر .

سمیرا دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ق.ظ http://matlaeman.persianblog.ir

ثانیه ها در تلاقی نگاه ها گم می شود
حتی آن زمان که شمع وجودم می بارد

بن بست دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:32 ب.ظ http://ded-end.persianblog.ir

... و با این حال، من حس می‌کنم همه دریافته‌اند کسی هست که درون چشمانم اشک می‌ریزد...

بردیا چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ق.ظ http://lovesetup.blogfa..com

سلام سیمای مهربان

دوست مهربانم

چه زیبا دانوشته هایت را به روانی قلمت سپرده ای

شاید روزی راست بگویم چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 ب.ظ http://yunos.blogfa.com

سلام ... نام زیبای خداست

سرسبز دل از شاخه بریدم تو چه کردی ؟
افتادم و بر خاک رسیدم تو چه کردی ؟
من شور و شر موج و تو سر سختی ساحل
روزی که به سوی تو دویدم تو چه کردی ؟

دوست غمگین قدیمی من ! ... خوشحالم که خبرم کردی.
نمیدونم چه حکمتیه که من همیشه چهاردهمین کامنت رو برات می نویسم.

سید یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:23 ب.ظ http://asiiiir.blogfa.com

دلم گرفته ؛ تو هم ؛ بی وفا تر از ؛ دل من

چنان شکسته ؛ تو هم ؛ بی صدا تر؛ از دل من

همان که پای تو و عالم تو نشست

تو یی که رفتی ؛ و ؛ بی خدا تر؛ از دل من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد