به کف دستهایم بنگر،
به پیشانی ام و یا فنجان قهوه ام ...
و در این ناامیدی، تکرار کن که روزهای روشنتری خواهد آمد.
در آغوشم بگیر و بگذار، احساست کنم.
بگذار، لمس دستانت بر دلم نماند ... بگذار، از گناهکاران باشم.
معشوق من ، در زیر پوستم فاجعه ای گذر دارد و در پایم لغزشی ... .